خانه-به-دوش

از همه چیز از همه جا، گاهی فقط خودم

خانه-به-دوش

از همه چیز از همه جا، گاهی فقط خودم

ریگ جن ، زمزمه‎ی مرگ در دل کویر

اهالی می‎گویند در ریگ جن، بهشتی وجود دارد که به چشم دیدنی نیست و تو باید به دل کویر بزنی تا به آن دست یابی. جایی که اگر از چنگال مرگ جستی، ثروتمند خواهی شد.

ریگ جنی

از دیرباز داستان‎های عظیم و حیرت‎آوری درباره مثلث برمودا شنیده‎ایم، نقطه‎ای از کره زمین که بی‎محابا هرچیز از هوا و زمین و آب و زیر‎ آب‎هایش می‎گذرد، می‎بلعد و هرگز نمی‎دانیم کجا رفتند و چه شدند. حتی اثری از آثارشان هم نمی‎یابیم. این‎که چه می‎شود و کجا می‎رود و چه ‎و چه، هنوز جامه‎ی علمی نپوشیده. اما مثلث برمودای خودمان، کویر ریگ جن، این زیبای افسونگر، پاسخی برای ناپدید کردن هر آنچه به آن وارد می‎شود، داده است. اما باورپذیرند یا نه؟ به عهده خودتان.

کال جنی

«ریگ جن» شگفت‌انگیزترین، اسرارآمیزترین و ترسناک‌ترین منطقه در ایران است، پر است از تپه‌های ماسه‌‎ای، باتلاق‌های نمکی و شنزار‌های روان و فراوان؛ واقع در جنوب سمنان. این منطقه در شرق دریاچه‌ی نمک، شمال چوپانان و انارک و غرب جندق، یعنی در کویر مرکزی ایران واقع است. همان‎جا که محلی‌ها، چوپان‌ها و ساربان‌ها معتقدند که هر جنبنده‎ای که به آن پا بگذارد، توسط شیاطین تسخیر شده و به آغوش مرگ گرفتار خواهد شد. یکی از کاوشگران حقیقتی را به چشم خود دیده است که: حتی شترهای اهالی کویر هم وقتی به بخشی از منطقه می‌رسند، می‌ایستند و حرکت نمی‎کنند.

کال جنی

ریگ جن افسونگر، به دلیل وسعت زیادش هیچ‎گاه پذیرای کاروانان، کویرنوردان و گردشگران نبود؛ به معنای واقعیِ کلمه، کویری خشک و بی‎آب‎وعلف، که در آن هیچ موجود زنده‎ تا فرسنگ‎ها جلوی چشم کسی سبز نمی‎شود. تا این اواخر که گردشگرانی ماجراجو پا به کویر ریگ جن گذاشتند تا این مثلث برمودای قدعلم‎کرده را سر جایش بنشانند. اما جالب است بدانید «آلفونز گابریل» اتریشی و یک کاوشگر سوئدی قصد داشتند این منطقه را کشف کنند، اما هیچ‌کدام نتوانستند از طول کویر بگذرند  و «گابریل» فقط با عبور کردن از عرض منطقه، به‌ناچار به سمت یزد برگشت.

ریگ جن

«ریگ جن» و باتلاق‌های آن، هر انسان را به وحشت می‌اندازد. باتلاق‎هایی که ناجوانمردانه زیر لایه‎ای از شن پنهان شده‎اند و به محض این‎که پایت را روی آن بگذاری، با دستان بی‎رحمش تو را به عمق وجود خود خواهد کشید. اگر به شن‎های روان گرفتار شوید، در دم بلعیده شده و به کسانی می‌پیوندید که در این بیابان ناپدید شده‌اند! گویا کسی، روحی، جنی، چیزی تمام ساعات شبانه‎روز، آوای مرگ را در دل کویر زمزمه می‎کند.

کال جنی

داستانک‎هایی برای هشدار

نوای مرگ

وقتی با دوستان‎تان به کویر ریگ جن سفر کنید و حتی کمی از آن‎ها فاصله بگیرید، هنگامی که آن‎ها از تپه‎ای شنی پایین بروند، شما صدایی شبیه به آنان خواهید شنید. اما پس از رفتن به سوی صدا، تنها راه را گم کرده و… تصور کنید اگر شب باشد، چه؟ آتشی از دور می‎بینید و به سمت آن می‎دوید تا خود را نجات دهید، اما خودتان فکر می‎کنید آنان که دور آتش نشسته‎اند، انسانند؟

کال جنی

آوای شیطانی

سروصداهایی که مانند جیغ یا فریاد از کویر ریگ جن می‎شنوید، تنها بخش توهم‎زای آن هستند و شاید عادی باشد اما وقتی تنها هستید و صدای خوشِ زنی را بشنوید که با صدای جادویی‎اش در دل کویر می‎خواند، آن وقت است که وارد بخش هراسناک کویر شده‎اید. آنگاه، در دوردست، اندام‎واره‎ای(شبح) را با موهای سیاهِ رها شده در باد، به چشم خود خواهید دید. اشتباه نکنید، او کسی نیست که برای نجاتش مامور شده‎اید، بلکه پشت پرده، موجودی ماورایی‎است که آوای مرگ شما را می‎نوازد.

کال جنی

بهشت گم‎شده در دستان شیطان

اهالی می‎گویند در ریگ جن، بهشتی وجود دارد که به چشم دیدنی نیست و تو باید به دل کویر بزنی تا به آن دست یابی. جایی که اگر از چنگال مرگ جستی، در کنار آن جنگل‎های انبوه، دریاچه‎ای خواهی دید؛ همان‎جا که شیاطین پشم شترها را در آن رها کرده‎اند و هرکس به این منطقه دست یابد، ثروتمند خواهد شد.

بیشتر بخواهید :

لاله های واژگون در شاه‎فصل سال

حوض سلطان ، آینه ای طبیعی برای نمایاندن چهره خدا

لاله های واژگون در شاه‎فصل سال

دشت های وسیع لاله‎های واژگون در سرزمین‎مان ایران، اردیبهشت ماه همیشه میزبان تعداد بی‎شماری گردشگر و طبیعت‎گرد است که از اقصی نقاط جهان برای دیدن آمده‎اند.

لاله های واژگون

فصل بهار که شاه‎فصل گل‎های ایران است، همیشه ما را با شگفتی‎های بی‎نظیرش روبه‎رو می‎کند. یکی از بی‎نظیرترین نقاشی‎های فصل بهار دشت گل‎های واژگون است که در زیباترین شکل خود بر دامن سبزه‎های دشت نشسته‎اند.

دشت‎های گل لاله واژگون

شاید بزرگ‎ترین دشت لاله‎های واژگون جهان در کشور ما ایران باشد، که سالانه چندین هزار گردشگر را در ابتدای سال به سرزمین‎مان می‎کشاند. جالب است بدانید این شگفتی منحصربه‎فرد فقط مختص به یک دشت و یا یک منطقه نیست، بلکه مناطق وسیعی از این لاله‎ها را در فصل بهار خواهیم یافت که برخی حفاظت شده و برخی برای عموم آزاد هستند.

لاله های واژگون

  • یکی از مناطقی که لاله‎های واژگون یا اشک مریم را در خود دارد، در ۱۲ کیلومتری چلگرد و در نزدیکی روستای بنواستکی شهرستان کوهرنگ و ۹۸ کیلومتری شهرکرد، مرکز استان چهارمحال و بختیاری قرار دارد. با وسعت ۳ هزار و ۶۰۰ هکتار به عنوان رویشگاه اصلی گونهٔ گیاهی «لاله واژگون» یا «اشک مریم» است که برای حفاظت از رویش این لاله‎ها ورود هر نوع دام و خودرو به این منطقه ممنوع است. همچنین تمهیداتی اندیشیده شده تا پیاز لاله‎ها حفظ و در سال‎های آینده نسل‎شان حفظ شود.
  • دومین منطقه‎ای که دشتی وسیع از لاله‎های واژگون را در خود دارد، الیگودرز در استان لرستان است. اطراف این شهر دشتی زیبا با انواع گل‎ها وجود دارد که بخش قابل توجهی از آن را لاله‎های واژگون فرا گرفته است.

لاله های واژگون

  • در نهایت، طبیعت زیبا و بکر شهرستان سمیرم استان اصفهان، یکی از معروف‎ترین و گردشگر‎پذیرترین مناطق رویش لاله‎های واژگون است که مقصد گردشگران بسیاری از اقصی نقاط جهان است. اصفهان که به خودی خود شهری توریست‎پذیر است، همه سال میزبان بسیاری از مسافران و گردشگران است و در نیمه اول سال از شلوغ‎ترین شهرهااست. اما به طور خاص، از نوروز تا اواخر بهار بیشترین آمار گردشگری را دارد. یکی از این جاذبه‎های گردشگری که سوژه مناسبی برای طبیعت‎گردان اصفهان به شمار می‎رود، همین دشت لاله‎های واژگون در سمیرم است.


لاله های واژگون

بیشتر بخوانید :

پترا یعنی صخره 

گردشی در مزه های سفره افطار

آینه طبیعی ایران ، جایی برای نمایاندن چهره خدا

هرگز آینه طبیعی حوض سلطان را با دریاچه قم اشتباه نگیرید. دریاچه نمک قم در جنوب شرقی قم واقع است. اما حوض سلطان در 40 کیلومتریِ شمالِ آن.

دریاچه حوض سلطان

بچه که بودم فکر می‎کردم خدا چیه؟ نور؟ روح؟ جسم؟ بزرگ‎تر که شدم با این‎که مطمئن بودم خدا جسم نیست ولی دوست‎داشتم ببینم چه شکلیه. پیر؟ جوان؟ لاغر؟ وقتی به سنی رسیدم که بیشتر متوجه می‎شدم، دیدم که باید خدا رو در آفریده‎هاش دید، گذشته از مادر که نمونه بی‎نظیری از محبت خدااست. باید تو طبیعت می‎گشتم و رد پای خدا رو اون‎جا می‎دیدم. رفتم، گشتم، دیدم. دریافتم که همه‎چیز به نحو غیرقابل‎تصوری زیبایی ذات خداوند رو به نمایش گذاشته. تمام طبیعت حتی موقع طغیان ، کوران و کولاک و به هم زدن زندگی انسان (مثل بلایای طبیعی) در یک بی‎نظمی‎ خارق‎العاده به نظم رسیده. رانش‎های زمین مانند دره ستاره‎های قشم.  باقی‎مانده آتشفشان‎ها مانند روستای کندوان در آذربایجان شرقی. خشک شدن و یا تبخیر بیش از حد دریاچه‎ای نمکین که آینه‎ای تمام‎نما را پدید آورده مانند آینه طبیعیِ دریاچه حوض سلطان قم.

دریاچه حوض سلطان

دریاچه حوض سلطان

تکه‎ای از زمین با لباس سپیدی از جنس نمک، با سطحی صیقلی که بزرگ‎ترین آینه طبیعی ایران نام گرفته، همان‎جا که انعکاس تصویر آسمان بر زمین است. آینه‎ای از جنس نمک که عمق 42 متری دارد و از 5 لایه جدا از هم تشکیل شده. در میانه اتوبان تهران- قم  تکه‎ای از جهان است که شاید از نظر برخی بیابانی خشک و بی‎آب‎وعلف باشد، اما برای عاشقانِ طبیعت این زیبایی‎ها تا حدی چشم نواز است که ولوله‎ی سفر به این مناطق بیابانی را به جان‎شان می‎اندازد تا برای یک بار هم که شده به دریاچه حوض سلطان سر بزنند.

دریاچه حوض سلطان

در حوض سلطان چه کنیم؟

این‎جا همان جایی‎است که با دست خالی می‎توان خوش گذراند.  به‎عنوان مثال، رفتن روی آینه‎ای طبیعی که فقط عبور از عرض آن شاید 5 ساعت زمان ببرد. با آن رنگ‎های درخشان که به‎غیر از نمک، از رسوباتی نظیر گچ و رس تشکیل شده و رنگ‎هایی متنوع بر سطح صیقلی نشانده است.

دریاچه حوض سلطان

عکاسی جزء جدای ناشدنی سفر به دریاچه حوض سلطان است. شما با آن مناظر و انعکاس‎های بی‎نظیر ابرهای آسمانی، چنان تصاویری را ثبت خواهید کرد که در آلبوم خاطرات شما همیشه بدرخشد.

دریاچه حوض سلطان

سواری بر سطح صیقلی دریاچه حوض سلطان هم خالی از لطف نیست. شما در گردش‎تان حتماً با گروه‎های دوچرخه‎سواری روبه‎رو خواهید شد که در دسته‎های چند نفره روی دریاچه نمکین رکاب می‎زنند. همچنین ممکن است سواری‎های “آفرود” را در حال ویراژ دادن کنار یکدیگر مشاهده کنید.

دریاچه حوض سلطان

حوض سلطان کجاست؟

هرگز این آینه طبیعی حوض سلطان را با دریاچه قم اشتباه نگیرید. دریاچه نمک قم وسعت بیشتری دارد و در جنوب شرقی قم واقع است. اما حوض سلطان در ۴۰ کیلومتری شمال شهرستان قم و ۸۵ کیلومتری جنوب تهران قرار گرفته و در حاشیه اتوبان قابل مشاهده است.

دریاچه حوض سلطان

در اتوبان تهران – قم پس از طی ۷۰ کیلومتر در سمت چپ، جاده‎ای به سمت روستای چشمه‎شور وجود دارد که تابلوی اطلاعات گردشگری در کنار آن است. وارد آن شوید و از اولین زیرگذر به آن سوی اتوبان بروید تا به دریاچه حوض سلطان برسید.

بیشتر بخوانید :

کوچه سنگ تراشها کجاست؟

اینجا پایتخت، بام لند تهران

کوچه سنگ تراشها کجاست؟

از هرکه بپرسید محله سنگ تراشها کجاست اگر گفت باید بروی جلفا. بگویید خوب. جلفا کجاست؟ می‎گوید درست مقابل سنگ تراشها.

سنگ تراشها

محله سنگ تراشهای اصفهان یکی از زیبا‎ترین و بی‎نظیرترین محلات در این شهر است. درست آن‎سوی خیابانِ محله جلفا. از قدیمی‎ترین مناطق که سنگ‎فرش آن شما را به‎یاد لوکیشن فیلم‎های قجری می‎اندازد. اگرچه این‎جا محله‎ای ارمنی‎نشین است اما مسیحی و مسلمان ندارد. همه خونگرم و مهربان هستند و نه تنها مسلمان و مسیحی در هم آمیخته‎اند، بلکه هر سه گروه از شاخه مسیحیت یعنی پروتستان، کاتولیک و ارتودوکس، کنار هم از کلیساها استفاده می‎کنند.

سنگ تراشها

چه شد که این شد؟

جالب است بدانید مسیحیان به کوچه سنگ تراشها کوچانده شده‎اند. یعنی در اواخر سلطنت شاه عباس اول، گروهی از مهاجران ارمنی که در حرفه‎ی سنگ‎تراشی مهارت داشتند، به این محله آورده شده و در این‎جا سکنی گزیدند تا امنیت‌شان تضمین شود. 13 کلیسای بسیار زیبا، ساده و ارزشمند در این محله قرار دارد که تلفیقی از هنر معماری اسلامی و اروپایی است. آنچه در ابتدا نظرشما را جلب می‎کند این‎که کلیسای وانک، هم گنبد دارد مانند مسجد، هم ناقوس دارد مانند باقیِ کلیساها. حتی در انتهای کوچه سنگ تراشها محله تبریزی‎ها قرار دارد که ساکنان آن را مسیحی و مسلمان تشکیل می‎دهند.

هر اصفهانی نه یک‎بار، بلکه بیشتر از چند بار در سال، گذرش به محله سنگ تراشها می‎افتد. مضاف بر این، حضور خیلی از گردشگران برای دیدن این منطقه، همیشه این‎جا را شلوغ و پررفت‎وآمد نشان می‎دهند؛ همچنین اگر کریسمس، تولد عیسی مسیح و یا عید پاک برای سفر و گردشگری بیایید، این‎جا و محله جلفا را تکه‎ای فراموش‎نشدنی از اصفهان خواهید یافت.

جلفا، آن‎سوی خیابان

کوتاه درباره محله جلفا بگوییم، درست روبه‎روی سنگ تراشها محله جلفااست. همان‎جا که وقتی سراغش بروی، انگار وارد خیابانی در پاریس شده‎ا‎‎ی. کافه‎های منحصربه‎فرد، موسیقی‎های دل‎نشین، صندلی‎های لهستانی قدیمی و در و پنجره‎های چوبی کافه‎های کوتاه‎قد، شما را وسوسه می‎کند دمی بیاسایید و حتماً قهوه‎ای بنوشید. همچنین می‎توانید کنار حوض‎ها و حوضچه‎ها بنشینید و تلفیق زیبایی از سنت و مدرنیته، اسلام و مسیحیت وَ در نهایت جاذبه گردشگری و زندگی عادی مردم همه و همه را کنار هم در یک قاب ببینید.


سنگ تراشها

بیشتر بخوانید :

پترا یعنی صخره 

گردشی در مزه های سفره افطار

پترا یعنی صخره

شهر پترا با آن ستون‎های بلند تراشیده شده با سرستون‎ها و طاق‎های بی‎نظیر ، بیشتر شما را به یاد روم و یونان می‎اندازد تا بنایی در کشور اردن.

پترا

پترا به زبان رومی یعنی صخره. اولین بار عیسی مسیح این نام را برای یکی از حواریون به نام شمعون گذاشت، که در کتاب‎های مقدس به نام پطرس از آن یاد شده. آیا می‎توان تصور کرد روزی شهری کامل را ببینیم که تماماً در دل صخره سخت، در کوهی عظیم، با تخته‎سنگ‎هایی به رنگ بی‎نظیر گل سرخِ نورسیده، یعنی تقریباً صورتی، تراشیده شده باشد.

شهر پترا در 262 کیلومتریِ جنوب اردن واقع شده است. در سده 4 قبل از میلاد، در زمان تمدن نَبَطی‎ها، این شهر در دل صخره‎ها بنا شد و به دلیل سرخ‎رنگ بودنش به نام  المدینهالوردیه معروف شد. این تمدن، از اعراب شمال جزیره به‎شمار می‎روند، از دولت‎های کهن آن. در کتابی که درسال 1978 میلادی چاپ شد، در مورد این بنا سخن به میان آمده است.

پترا

پترا شهری خاص

شهر پترا، پایتخت نبطی‎ها، حلقه اتصالی بین تمدن بین‎النهرین و سرزمین شام و مصر بوده است. شاید به همین دلیل است که معماری این بنا در ظاهر شبیه به معماری رومیان است. آن ستون‎های بلند تراشیده شده با سرستون‎ها و طاق‎ها، بیشتر شما را به یاد روم و یونان می‎اندازد تا بنایی در کشور اردن. از سویی نام پترا نیز به همین شکل تغییر یافته، چرا که نام اصلی شهر پترا “سلع” بود و بعد رومیان آن را به زبان خود petra نامیدند.

شهر پترا در لیست عجایب هفت‎گانه دنیااست که عده‎ای حتی ساخت آن را کار موجودات فرازمینی می‎دانند. تا جایی که می‎گویند شب‎ها سروصداهای عجیب از آن شنیده می‎شود. اهالی، توریست‎ها را رهنمون می‎شوند که در شب به هیچ‎وجه برای بازدید از این مکان نروند! چراکه اعتقادشان این است که شهر به تسخیر جن‎ها در آمده. شاید همین داستان‎هااست که پترا را جزء یکی از بی‎نظیرترین جاذبه‎های تاریخی کرده است.

پترا

بیشتر بخوانید :

کوچه سنگ تراشها کجاست؟

گردشی در مزه های سفره افطار